جدول جو
جدول جو

معنی دهان لغ - جستجوی لغت در جدول جو

دهان لغ
(دَ لَ)
دهان لق. مذیاع. آنکه راز نگاه داشتن نتواند. دهن دریده. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که نتواند اسرار خود و دیگران را حفظ کند و هرچه می شنود به دیگران بگوید
فرهنگ فارسی عمید
(دَ لَ)
دهان لغ. (یادداشت مؤلف). رجوع به دهان لغ شود
لغت نامه دهخدا
(دَ هََ لَ)
یا دهن لق. ذعذاع. آنکه اسرار خود یا دیگران را عادتاً بازگوید. که سخن نگاه ندارد. که راز نگاهدار نباشد. (یادداشت مؤلف) ، که یاوه بسیارگوید. (یادداشت مؤلف) ، که دشنام بسیار دهد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دهن دریده شود
لغت نامه دهخدا
(دَ کَ)
لوش. (لغت فرس اسدی). دهن کج. کج دهان
لغت نامه دهخدا
(دَ هََ لَ)
دهن لغ. (یادداشت مؤلف). رجوع به دهن لغ شود
لغت نامه دهخدا
آنکه اسرار خود یا دیگران را عادتاً باز گوید، راز نگه دار نباشد، یاوه بسیار گوید، سخن نگاه ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهان زد
تصویر دهان زد
شایعه
فرهنگ واژه فارسی سره